از شیر گرفتن کمند
بازهم مرحله سخت دیگه از زندگی . کمند وابستگیش به شیر زیاد بود و وزنش کم ، همه میگفتن از شیر بگیرش تا خوب بشه به زبون راحت بود ولی در عمل سخت بعد از جلسه قرض الحسنه که در با دکتر راست قلم برگزار شد شب خونه اومدیم حمامش کردم عادت داشت اخر حمام شیر میخورد اونجا شیرش دادم و چون میدونستم تصمیم گرفتم بهش ندم خیلی ناراحت بودم از حمام اومدیم بیرون و گفت شیر میخوام گفتم بعد از شام شام خورد و یادش رفت شیر میخواست منم چسب رده بودم گفتم زخم شده خوب شد بهت میدم اون شب چون سیر بود بیدار نشد ولی صبح دوباره گفت : شیر میخوام می می خوب نشد ...