دختر یلدا

...

امسال تابستون ،رفتیم سمت تالش چند روزی خونه روستایی و اطرافش را گشتیم بعدم به سمت ماسال و ییلاق ماسال بعد دوسال دوران کرونا، واقعا لازم بود 🥰🥰

ملوس 🥰 تولد 7 سالگی پارسا 10 تیر 1401 عمو مهرداد از ایتالیا اومد ایران قرار بود دوماهی بمونن، و عمع هم فرار بود بعد ش بیاد، به بچه ها خیلی خوش می‌گذشت وقتی عمو و دایی یا عمه میومد ایران عمه هم حدودا 2 مرداد اومد با عمو سپهر، روزهای و شبهای بیاد موندنی طی شد خداراشکر آب بازی و تابستان تابستان ️1401...

شروع تعطیلات تابستان 1401، خداراشکر کرونا کم رنگ تر شده بود و مردم کم کم بعد از دو سالی و نیم وارد اجتماع شدند. تزس من هم کم رنگ شده بود. و بچه ها آزاد تر شده بودند بعد از چند وقت بچها را به باغ طبیعت بردیم باغ نجف آباد اون روز حسابی بهشون خوش گذشت حتی نون پختن و با پنیر خوردند کیمیا جون که دوران خوش نو جوانی را شروع کرده بود هوس بافت مو کرد و موهاش را بافت زد و بعدش هم که باز کرد بسیار زیبا بود، تعطیلات 14 و 15 خرداد را با دایی نادر باغ بهادران و چهار باغ رفتیم و دورهمی با دوستان کیمیا به شهر رویاها رفتیم خداراشکر همه چی خوب و عالی و جشن پایان تحصیل کمنداز پیش دبستانی و کیمیا جون از دوران ابتدایی و وورد. هر کدوم به مقطع جدید، یع...

...

جگرگوشه و دلبند دلم روز به روز رابا نگاه رو به تکامل تو آغاز می کنم. سپاس خدایی که گیلاس باغ بهشت رابه من عطا کرد. سایه خدای عشق بر قلبت مدام دخترم و تولدت مبارک. امسال دو روز قبل تولدش بردمشون، باغ گلها و چند تایی عکس گرفتیم...

امسال نوروز حال و هوایی دیگه داشت شروع قرن جدید بود، بله سال 1401 را به امید خداوند بزرگ شروع میکردیم، بعد از سفر سریع خونه تکونی کردیم وسایل عید را آماده کردیم، یک شب قبل عید با کمند و کیمیا رفتم تو بازار خ مطهری، وسط را ه کمند هوس کباب کرد منم هیچ وقت ت. بازار غذا نگرفته بودم ولی با اصرار کمند خانوم رفتیم شام این هم عید 1401 به روایت تصویر، سیتی سنتر، باغ، سرخرود مبارکه و.......

مراسم چهارشنبه آخر سال 1400، را در کنار دایی ها و خاله و بچه هاشون توی باغ دایی جمشید ج‌شن گرفتیم، حسابی خوش گذشت 🤩 Photo from 0913 268 7919 سوختن غم هاتون را آرزو دارم دخترهای نازم...

از 16 اسفند تا 23 یک سفر خییییلی عالی به قشم داشتیم و چاهکوه، وجزیزه هرمز غار نمک، دره مجسمه، دره رنگین کمان وبندر لافت و .... بسیار عالی بود 🤩🤩 و این هم سفر ما به قشم در سال 1400 و پایان آخرین لحظات قرن، 🥰...

تمرینات تنیس کیمیا یک روز عالی با عمه مینا تولد 8 سالگی شادی تولد 39 سالگی خودم کمند و مدرسه تولد مامان جون زهره، روز مادر، با هم بود خونه ما با خاله مینا و دایی بهزاد تولد گرفتیم، حسابی خوش گذشت انشاله صدو بیست ساله گیت را جشن بگیریم روز 2 بهمن، درگیر مریصی امیکرون شدیم، اول بابا و مامانم و بعد کمند و کیمیا و بعد من و امیر و خاله مینا و عمو بهنام حتی دایی بهزاد توی آلمان، مامان جون صدیق و بابا جون و.... همه گرفتیم و خداراشکر به خیر گذشت یک برف کوچولو ...