کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 8 روز سن داره

دختر یلدا

با شد آب

1390/11/30 8:05
نویسنده : مامان و بابا
497 بازدید
اشتراک گذاری

                                        ني ني شكلك

 

بالاخره کیمیا خاتون تونستند به جای واژه  با    کلمه    آب     را   تلفظ کنند .

پنج شنبه گذشته 27 بهمن خونه فیروزه دختر خاله امیر دعوت داشتیم ، فیروزه باخودم همکلاس بوده و یک پسر داره به نام شهاب ، که خدا را شکر با کیمیا رابطه خوبی دارند و 6 ماه از کیمیا بزرگتر است و و کیمیا هم شهاب را دوست داره و اون شب اسمش را صدا می زد و می گفت : شعاب  بیا بازی .موقع رفت کیفش را پرا ز اسباب بازی و برس و کرمش کرد و رفت ، حیف دوربین شارژ نداشت .

اون شب همه بودند و مهسا نوه دایی امیر هم بود اون 4 ماه از کیمیا بزرگتر است ولی یکه تاز و با کسی بازی نمی کنه و فقط اسباب بازی های که کیمیا با خودش آورده بود را از چنگال کیمیا می کشید بیرون و شهاب می رفت براش می آورد و با اون زبون شیرینش می گفت : اینا مال کیمیا ست . اون شب کادو براس شهاب یک قلاب ماهیگیری و ماهی هاش را برده بودیم که کیمیا هم چون داشت فکر کرد مال اونه ولی براش توضیح دادم که این را کادو برای شهاب آوردیم و مال شما توی خونه است .

کیمیا هم تموتم حواسش توی اسباب بازیهاش بود که کسی دست نزنه

15.gif 

.

کیمیا عاشق ژله است و اون شب وقتی سفره را انداختند و ژله را آوردند اولین کسی که سر سفر نشست کیمیا بود ولی حتی یک لقمه غذا هم نخورد چون شیرینی خورده بود . ساعت 12 برگشتیم خونه و من خوشحال از اینکه حالا می خوابه ولی طبق معمول سی دی گذاشتم و هرچه نگاش کردم دیدم چشماش بازه و داره شش دنگ گوش میده تااینکه ساعت 1.30  شب خوابید و ساعت 5 بیدار شد و نشست و گفت : مامان   آب   و بعد مامان   جیش  
و بعد گفت : مامان کار   ( می ری سر کار )

بهش اطمینان دادم که سر کار نمیرم و امروز جمعه است و پیش اون میمونم ولی شک داشت و دوباره نشست و گفت : مامان بستنی و خندید ، اصلا خوابش نمیومد ، رفتم و کمی بستنی اوردم ویک قاشق خورد و برای اطمینان بازم گفت: مامان کار نه   گفتم : نه مامان جونم بخواب  و ساعت 6 صبح خوابید و من هم بالاخره خوابیدم .Baby01c.gifولی خیلی حالم گرفته شد  

روزهای آر سال روزهای خونه تکونی و همه یک جورای مشغول هستند و بابا سسن هم امسال دست به تغییر زده و دکوراسیون خونه را کاملا داره عوض میکنه و کیمیا هم همراهیشون میکنه .

 

Pluto
Pluto

کیمیا دایره کلمات بیشتر شده و جمله بندیش خیلی زیباست :

مامان برام  به   خر نه       ( مامان برام به به نمی خری )

مامان اینجا  را بابا سسن   خر ( مامان اینجا را بابا سسن خراب کرده است )

من خورد ( من خوردم )   

من اینا دوس ( من اینا را دوست دارم )

ببشخ ( ببخشید )      مسی ( مرسی )    

من کارد   نه   زدم    اوخ ( من دست به کارد نمی زنم اوخ می شم )و.....

کیمیا دو کلمه  cat   ,  dog   را می تونه بخونه


Pluto
Pluto

دیشب هم جاتون خالی رفتیم  اینجا بعداز چند ماه یک بارون زد و ما رفتیم بیرون و موقع برگشتن خاتون  درخواست  ذرت کردند ولی متاسفانه نبود براش بخرم  و یک کلمه میگفت : مامان من ذرت  خر نه  ( برام ذرت نخریدی ) و بغض کرده بود ، تا اینکه دایی بهزاد زحمت ساندویج و پیتزا   کشیدندني ني شكلك و کیما هم بدش نیومده بود و دو لقمه خورد و آخر شب هم طبق معمول سی دی  و بعد هم باه با پتو خونچی ساختیم و توی خونمون خوابیدیمbaby02.gif

 25a.gif 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد