کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 15 روز سن داره

دختر یلدا

داری کم کم بزرگ میشی

1391/6/19 13:18
نویسنده : مامان و بابا
347 بازدید
اشتراک گذاری

 

کیمیا خانوم دیروز کمک مامان لوبیا خرد کرد و چندتا دونه از لوبیا هم با کمک بابا امیر توی باغچه کاشت

دخترم داری کم کم بزرگتر میشی

الان برای چیزهای باعٍ خندت توی یه سال بیش میشد دیگه نمی خندی این یعنی بزرگتر شدی و چقدر ناراحت کننده است که انسان هرچی بزرگتر میشه خنده هاش کمتر میشه و حتما باید یه دلیلی برای خندیدن باشه

الان مفهوم پول را می فهمی و می دونی باید کار کرد تا پول در اورد

الان مفهوم خانواده را فهمیدی و می دونی ما سه نفر با هم یه خانواده هستیم و حاضر نیستی تنهایی جایی بمونی

الان در برابر بعضی حرفهامون مقاومت میکنی و بعد که نتیجه اش برات منفی میشه میگی مامان گفتی نکن و لی من گوش نکردم و عزیز دلم این همون تجربه است

الان روزی یکبار دستت را می ندازی گردنم و میگی   مامان دوستت دارم و سفت فشارم میدی

الان اگر ببینی مشغول کارهای خونه هستم میگی  مامان کمک کنم

الان درکت بالاتر رفته و صبحها که بیدارمیشی دیگه نمی خوای دنبالم بیای و میگی برو سرکار ولی زود بیا

الان حرفها و ادابی را بهت نشون دادیم اگه  حواسمون نباشه و برخلافش را انجام بدیم کلی نصیحت میکنی

الان موقع نماز همینکه من آماده میشم برای نماز می دوی و میگی  : خدامردم (خدا مرگم ) نماز نخوندم و چادرت را سر میکنی و کنار من می ایستی و نگاه میکنی ببینی من چه میکنم ، قربونت برم این تقلید ، کاش به موقعش خدا را هم به خوبی درک کنی و دراین مورد دقیق فکر کنی

خلاصه هم خوشحالم  و هم ناراحت .......خودت بعدا می فهمی چرا ناراحتم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد