مهمونی خودمون
8 مرداد به مناسبت سالگرد مادربزرگ امیر مهمونی خونه خودمون ترتیب دادم از سه شنبه مرخصی گرفتم تا جمعه چ.ن تعداد 45 نفر بودن و قرار بود غذا ا خودم درست کنم صبح سه شنبه وقتی دخمل بیدار شد و دید خونه هستم خوشحال شد و گفت : امروز جمعه است
گفتم : نه سه شنبه است
گفت: اهان جمعه سه شنبه س
گفتم : نه عزیزم مرخصی گرفتم تا برای مهمونی اماده بشیم
گفت : همیشه مرصصی بگیر
گفتم : نمیشه حالا بیا به مامان کمک کن
اون روز حسابی کمک کرد و اتاقش و ظروف و.....اماده کردیم
خیلی مهمونی را دوست داشتی
قرار بود پلو ماهیچه و حلوا رولتی و کیک مرغ درست کنم . یه سری از کارها را روز قبلش انجام دادم و برای صبح پنجشنبه فقط پختن ماهیچه و برنج مونده بود . اولین بار بود این ماهیچه به این تعداد می پختم با مامان صدیق بسم اله را گفتیم مشغول سرخ کردن ماهیچه ها شدیم و اماده کردیم و من رفتم برای خرید میوه .
عصر هم سالاد و برنج و میوه ها و شیرینی را اماده کردم
خلاصه شب شد مهمونها یکی یکی رسیدن و چون حیاط را فرش کرده بودم همه تو حیاط نشستند و حسابی خوش گذشت و کیمیا و بچه ها هم حسابی به شیطنت مشغول بودند تا ساعت 1 شب .
شام بسیار عالی بود به صورتی که خودمون هم باورمون نمیشد خوب شده ..
خدار شکر این مهمونی هم با ابرومندی برگزار شد .