کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

دختر یلدا

اتفاق در شنا

1394/5/17 9:49
نویسنده : مامان و بابا
384 بازدید
اشتراک گذاری

روز چهارشنبه 14 مرداد قرارگذاشتیم با فرشته و میترا و مامان زهره و عمه بریم شنا ، ساعت 4.30   قرارمون استخر صبا بود همه اومدند و وارد استخر شدیم و حسابی  شنا کردیم خوش گذشت خیییییییییییییییلی زیاد و بعد از سانس طبق معمول کیمیا را دوش گرفتم و بردمش سمت رختکن تا لباس تنش کنم هرجه فرشته گفت من می برمش گفتم : نه میارمش

خلاصه همجوری که داشتم دست در دست کیما میرفتم یه دفعه نفهمیدم دیدم لیز خوردم و نقش زمین شدم و سرم محکم خورد روی سرامیکهای کف رختکن ..چشمام سیاهی میرفت و یه لحظه برق از سرم پرید بلندم کردن نشستم اب قند برام اوردند و سریع لباس تنم کردن و رفتیم سمت خونه عمه که نزدیک اونجا بود کمی ییخ روی سرم گذاشتم خدا را شکر شکستگی نداشتم ولی خیییییییییییییییییلی ترسیدم  یه لحظه گفتم : دیگه تموم کردم

 

کیمیا میگفت : مامان باورم نمیشد تو خوردی زمین فکر کردم غریبه ها خوردن زمین ..

خلاصه یه روز خوبمون تبدیل به خاطر بدی شد ..

بازهم خدا راشکر .....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد