کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

دختر یلدا

دخترم

دخترم با تو سخن می گویم ‏
زندگی درنگهم گلزاریست ‏
و تو با قامت چون نیلوفر،شاخه ی پر گل این گلزاری ‏
من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم ‏
گل عفت ، گل صدرنگ امید ‏
گل فردای بزرگ
گل فردای سپید
چشم تو اینه ی روشن فردای من است ‏
گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ ‏
کس نگیرد زگل مرده سراغ
دخترم با تو سخن می گویم ‏
دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش
همه گل چین گل امروزند ‏
همه هستی سوزند ‏
کس به فردای گل باغ نمی اندیشد ‏
انکه گرد همه گل ها به هوس می چرخد ‏
بلبل عاشق نیست ‏
بلکه گلچین سیه کرداریست ‏
که سراسیمه دود در پی گل های لطیف ‏
تا یکی لحظه به چنگ ارد و ریزد بر خا ک
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک ‏
تو گل شادای ‏
به ره باد مرو ‏
غافل از باد مشو
ای گل صد پر من ‏
همه گوهر شکنند ‏
دیو کی ارزش گوهر داند ‏
دخترم گوهر من ، گوهرم دختر من
تو که تک گوهر دنیای منی ‏
دل به لبخند حرامی مسپار دزد را دوست مخوان ‏
چشم امید به ابلیس مدار ‏
ای گوهر تابنده بی مانند ‏
خویش را خار مبین ‏
اری ای دخترکم ‏
ای سراپا الماس از حرامی بهراس ‏
قیمت خود مشکن ‏
قدر خود را بشناس ‏
قدر خود را بشناس

تصویر


 

  • 14

6711270912252gif.png

تولد 14 سالگی خاتون 😍😍

تولد 14 سالگیت مبارک نفسم امسال تولدت ‌ را با دوستاش رفت جلفا و شب اومد خونه مامان جون و باباجون، منم یک کیک کوچولو براش گرفتم و یک جشن ساده گرفتیم یلدای 1402 شب یلدا را هم کنار خانواده امیر بودیم تولد 14 سالگی کیمیای قشنگم و شب یلدای 1402...
19 دی 1402

پاییز 1402

اگه گذاشت کسی درس بخونه این یک مدلش اینجام رفته بود تو ماشین لباسشویی پاییز1402 هم با تموم زیبایی، در حال تموم شدن، پاییز قشنگی بود و قشنگ گذشت خداراشکر...
15 آذر 1402

تابستان 1402

اخرای تابستون با اومدن دایی بهزاد رنگ و روی تازه گرفت، هر شب مهمونی و مهمان بازی و بزن و برقص ها به خاطر دایی بعد 2 سال حال و هوای خانواده را تغییر داده بود. اون سال دایی با خبراای خوبی اومده بود، 🥰 ولی سوپرایز شدیم از اومدنش چون قرار بود نیاد، ما هم یکناهی چمدون بستیم و رفتیم خونه مامان جون، حسابی خوش گذشت کیمیا تو دوره مسابقات استانی تو رده سنی زیر 16 مقام 2 استان را آورد 🤩🤩...
4 مهر 1402

بهار و تابستان 1402

امسال بهار و تابستان هم عالی در حال گذر بود، تا جایی که وقت و کارم اجازه می‌داد حواسم به به بچه ها بود و تدارکات تفریح را براشون فراهم میکردم کلاس موسیقی را شروع کردند کیمیا گیتار کمند کیبورد تفریح با دوستان هم سرجاش بود کمند را برای اولین بار شنا بردم و خیای دوست داشت و علاقه زیاد نشون داد ماما...
4 شهريور 1402

هفتمین طلوع سبزت مبارک نفسم ،کمندم

و امروز دوباره متولد می شوی و شمع ها ، که سهم توست از زندگی و ستاره هائی که به میهمانی آمده اند و شکوفه هائی که دوباره خواهند شکفت و عطری که نصیب پروانه هاست و تو سهم من از تمام زندگی تولدت مبارک دختر نازم 😍😍 امسال تولدت نفسم مصادف شد با ایام قدر ، برنامه ریزی کردم انشالله برات اول اردیبهشت جشن بگیرم انشالله 🤩 ...
22 فروردين 1402
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد