کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

دختر یلدا

قبل از تولد

1392/11/13 9:57
نویسنده : مامان و بابا
404 بازدید
اشتراک گذاری

 

 امسال در نظر داشتم تم دخمل زنبوري باشه  براي همين از 20 روز قبل تولد شروع كردم وسايلش را خودم درست كنم چون توي اصفهان تم خاصي براي فروش نيس و هرچيزي را بايد از يه سر شهر پيدا كنيم براي همين مقوا خريدم و ريسه هاش را خودم شبها درست ميكردم و براي دامنش هم تور خريدم و لباسش را هم دادم برام دوختن و چون شب يلدا بود  با مقوا براي بچه هاي همكلاسش هندونه درست كردم.

كيميا خانوم امسال دوست داشت همه باشن ولي چون كل خانواده دو طرف حدودا 70 نفر ميشدن و خونه ما ظرفيت 40 نفر داشت اين امكان وجود نداشت  براي همين امسال عمه و عمو خودم  را دعوت كردم چون كيميا دوست داشت مهشاد و شيوا باشن .

خلاصه ما تا حدودي وسايل با تم زنبوري را درست كرديم ولي در مغازه هر شيريني فروشي رفتيم برامون كيك زنبوري درست كنه زير بار نرفت البته مغازه هاي اطراف خودمون چون ميخواستم مسيرش از خونه دور نباشه بنابراين كيكي بابا اسفنجي سفارش داديم براي 35 نفر و اومديم و تصميم گرفتيم بشقابها  را باب اسفنجي بگيريم كه اونهم به زحمت حاصل شد .

 

كارتهاي دعوتي با مخلوط تم زنبور و باب اسفنجي

 براي شام هم تصميم گرفتم الويه و پيراشكي و لبو قالبي و ژله و بال كنجدي درست كنم . بابا امير هم قرار بودد براي تولدش ودشون را برسونن .و من هم روز چهارشنبه و پنج شنبه را مرخصي گرفتم و مشغول درست كردن جزييات شدم اول قرار بود روز پنج شنبه 28 اذر را براي كيميا توي مركز تولد بگيرم ولي چون مصادف شد با جشنهاي شب يلدا ي مركز اين امر ممكن نشد و به روز ديگر موكول شد .روز چهازشنبه ژله و لبو قالبي را و مواد پيراشكي را اماده كردم و صبح دخمل مركز بود ظهر  فتم اوردمش و عصر هم كلاس موسيقي داشت و بابا امير همون شب ساعت 7 شب به اصفهان رسيد و رفتيم ترمينال دنبالش و برگشتيم خونه .اون شب كيميا موسيقي تولد گذاشت و چراغهها را خاموش كرد و شروع به رقصيدن  با بابا امير كرد و مامان صديق را هم از بالا دعوت كرد پايين تا باهم برقصن واقعا خوشحال بود .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد