اسفند 92
ب
14 اسفند تولد مهسا نوه خاله ام بود که از کیمیا 9 ماه بزرگتر بود اون شب کادوی برای مهسا جن تهیه کردیم و همگی رفتیم خونشون . کیک مهسا باب اسفنجی بود و مهسا برای کیمیا هم بال فرشته خریده بود و دوتایی حسابی خوش گذروندن
یه نقاشی از باب اسفنجی
این هم کادوی بابا ی از اخرین دفعه ای از تهران اومد
عشق کیمیا pinkجونش
موقع خونه تکونی بود حسابی هم شرکت سرم شلوغ بود و هم خونه اولین اتاقی که خونه تکونی شد اتاق خاتونم بود و کیمیا جون امسال تازه معنی خونه تکونی را متوجه شده بود و حسابی خوشش اومده بود
این هم میز ارایشی که کیمیا به وسیله سبد سیب زمینی و پیاز برای خودش ساخته
این هم کیمیا کیانی که خودش نوشته
اون سال عمه مینا امتحان iels داشت و موقع امتحان گرفتن از خودش یه برگه می چسبوند روی در اتاقش که کسی داخل نشود و کیمیا هم یا گرفته بو و از من خواست این کار را براش بکنم و چسبوند در اتاقش و و توی اتاق مشغول کتاب خوندن میشد
این هم خورشید خانوم با دوستاش کیمیا عاشق نپتون بود
این هم شش گیس به درخواست خودش
چند تا خاطره کوتاه :
اون سال اسفند ماه وقتی بابا امیر رفته بود تهران گوشيش را دزد زد
یه روز کیميا خاتون نقاشي كشيد بدون انگشتهای دست
وقتی بهش گفتم چرا انگشت نداره
گفت : دستكش دستش هست
توی خونه تکونی ها بعضی سی دی هاش را پیدا میکرد که خش خورده بود وقتی دلیلش را ازم پرسید گفتم خودت بود
گفت: از دستم میگرفتی
گفتم : گریه میکردی
گفت:خوب یه چیز دیگه میدادی دستم و اون را میگرفتی که خراب نشه
برای تولد عمو مهرداد که 14 اسفند بود کیمیا با کمک مامان کیک پختن و عکس هم گرفتیم ولی متاسفانه پاک شدن