کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

دختر یلدا

سیزده بدر 94

1394/1/14 9:33
نویسنده : مامان و بابا
549 بازدید
اشتراک گذاری

امسال سیزده بدر طبق معمول سالهای پیش تصمیم برا این شد که به باغ جعفر قلی بریم خودم حال خوبی نداشتم و گوشم به شدت درد میکرد ولی چون بابا حسن و عمه و عمو عباس میخواستن بیان ماهم تصمیم گرفتیم بریم صبح ساعت 9  راهی شدیم و  یه ساعت بعد هم رسیدیم همه اومده بودند ولی متاسفانه من حالم اصلا خوب نبود و یه قرص مسکن خوردم و خوابیدم زیا متوجه اطراف نبودم و کیمیا هم با انیتا  بازی میکرد .ناهار خواب بودم ، جاتون خالی ناهار جوجه پختن. اصلا دلم نمی خواست این جوری باشه خیلی داغون بودم

اب بازی

عشق منی

بعد از ناهار کیمیا با  بابا امیر بادبادک را فرستادند اسمون و بازی کردند

بادبادک بازی

عصرهم جای همه خالی بود بالاخص عمه مینا و.. اش زرشته پختن

اش رشته

این هم غروب ...

عمرمنی

فدای هر دو تاتون

عکس اخر

 برای بقیه روز خوبی بود و خوش گذروندن کوه رفتند و بازی کردند ولی من حال خوبی ند اشتم و از سیزده بدر که برگشتیم رفتم داروخانه و قطره گوش درد گرفتن

امیدوارم سال خوبی را شروع کرده باشیم و تا اخر سال مریضی از همه بدور باشه ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد