خانواده
همرا ه با چهار سال شدنت بابا امير هم درسش تموم شد و براي هميشه اومد پيشمون و تو بعداز چهار سال زندگي كردن معني خانواده را فهميدي توي اين چهار سال كه به چشم بهم زدني گذشت وجود پر مهر تو مرا سر پا نگه داشت و اجازه داد كه با انگيزه دو صد چندان صبوري كنم دخترم نازم ميدانم كه خلا وجود بابا براي تو هم سخت گذشت ولي محبتهاي بي دريغ بابا حسن و مامان زهره و دايي بهزاد و خاله مينا در درجه اول و كمكهاي بابا حسين و مامان صديق در درجه دوم باعث شد كه من و تو زياد سخت نگذره يادم به 22 بهمن 1388 افتاد كه كه يك ماه و نيم بيشتر نداشتي كه بابا ا...
نویسنده :
مامان و بابا
10:16