کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 10 روز سن داره

دختر یلدا

ابان 92

      سلام خانومي اين دفعه  بابا امير كه از تهران اومدن برات  يه بسته 90 تايي مگ مغناطيسي خريده بودن خيلي دوستشون داشتي حسابي  باهاشون سرگرم  شده بودي . اون  شب قبل از رفتن به ترمينال  براي اوردن  بابا امير حسابي به خودت رسيدي و  به قول خودت خوشگل كردي ووقتي دايي بهزاد اومد بغلت كنه خودتت  را كناركشيدي و گفتي : من برا تو خودم را خوشگل نكردم براي  بابام خودم را خوشگل كردم . وقتي هم منظر بوديم تا بابا بياد دل تو دلت نبود هم برا بابا و هم برااينكه بدوني چي برات خريده تا اينكه بابا اومد و پشت صندلي ماشين  را خالي كردي  و گفتي بابا اسايلت...
30 دی 1392

بابا امير تولدت مبارك

      اميرم دستانم تشنه دستان تو   شانه هایم تکیه گاه خستگیهایت   به پاکی چشمانت قسم تا ابد با تو میمانم   بی آنکه دغدغه فردا را داشته باشم   چون میدانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت عزیزم سالروز تولدت مبارک ...
28 دی 1392

تولد تولد تولدت مبارک

  امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . . تولدت مبارک باورش برایم سخت است فرشته کوچولوی من الان 4 ساله شده و روز به روز قد میکشد و کم کم از  دنیای زیبای کودکی فاصله میگیرد دیگر الکی نمی خنده                                                برای گریه هاش دلیل داره  &nbs...
5 دی 1392

مهر 92

  سلام گلدونه ف خیلی  وقته نتونستم برات بنویسم ولی الان مختصر و مفید از   یکماه مهر برات دست  به قلم شدم روزهای اول کلاسهات را با شور و اشتیاق میرفتی و سر ساعت 7 بیدار میشدی  و اول میرفتیم  پارک  بازی میکردی و حسابی  سرحال میشدی و  بعد میرفتیم کلاس ،تا اینکه سرما خوردی و حسابی کسل شدی یه دوروزی هم کلاس نرفتی .یادگیریت سرکلاس عالی بود و علاقه مند وفقط خاله ها از اینکه حرف نمیزدی مدام  به من تذکر میدادن ومن هم  بارشون توضیح دادم که مشکل محیط اونجاست وگرنه کیمیا توی خونه یه زبون داره دو متر و نیم . تا اینکه طی  یه صحبت  دوستانه متوجه شدم...
27 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد