کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 16 روز سن داره

دختر یلدا

کاشان

1394/2/22 9:35
نویسنده : مامان و بابا
471 بازدید
اشتراک گذاری

روز 21 اردیبهشت تصمیم گرفتیم با خانواده خاله فاطمه و فیروزهو دایی سعید بریم به سمت کاشان ، شنبه هم تعطیل بود و خیالمون از هر جهت  راحت بود صبح برنامه ریزی شد و ساعت 6 حرکت کردیم البته بابا امیر نیومد و ما خودمون رفتیم همه چیز خوب پیش میرفت و صبحانه را روستای کشه توی مجتمع تفریحی خوردیم و به سمت کاشان  راه افتادیم هوا خییییییییییلی گرم بود و کیمیا هم توی ماشین بابا شهاب بود که یه دفعه زنگ زدن حالش بهم خورده ایستادیم و تمیزش کردم و راه افتادیم به سمت باغ فین خییییییییییییییییییلی شلوغ بود به هر زحمتی بود اقا مسعود بلیط خریدو وارد باغ شدیم از بس گرم بود همه توی حوضچه ها راه میرفتند کیمیا هم همین طور و مامان صدیق هم کفشهاش را در اورد و شروع به راه  رفتن کرد یه دفعه نقش زمین شد و سرش خور به جدولهای کنار حوضچه و شکافت و خونریزی کرد همه هراسان شدن و سریع امبولانس اومد و رفتیم اورژانس ، دیگه تفریح کنسل شد دوساعتی دم در اورژانس بودیم تا بهتر شدن وبچه ها هم همون دم در بازی میکردن ولی دیگه حسابی خسته شده بودن و غر میزدند بعد رفتیم سمت قمصر ناهار خوردیم و برگشتیم  به سمت خونه ف خیییییییییییییلی خسته شده بودم همش رانندگی میکردم و هول و اضطراب مامان صدیق هم بود خلاصه خییییییییییییییلی خوش نگذشت ولی خدار شکر که به خیر گذشت .

این عکس موقع صبحانه خوردن بود که قایق ثابت بود و بچه ها عکس گرفتن ....

قایق سواری

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد