کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 16 روز سن داره

دختر یلدا

روز مادر

                    مادر! درستایش دنیای پرمهرت ، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود وگلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت. شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم وانگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم. مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد. ایمانم از دعای توست وخدایم را از زبان تو شناخته ام ، عبادت را تو به من آموخته ای ، مادر! ای الهه مهر. تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار است ، از تبار فاطمه ای وگویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند پس همیشه دعایم کن...
19 فروردين 1394

نوروز94 و مسافرت مشهد

امسال نوروز 94  را  بابا امیر یه دفعه هوس کردن برن مشهد با دوستشون حسین آقا که مشهد زندگی میکردن هماهنگ کرده بودند و صبح روز 28 اسفند با مامان صدیق و بابا حسین با یک ماشین  راهی مشهد شدیم  عمو مهرداد نیومد و جای عمه میتنا هم که حسابی خالی بود ، کیمیا خانوم به علت دوری از جوحه هایش و مراسم خداحافظی با آنها  حسابی گریه کرد و می خواست جوجه هایش را هم همراهش بیاورد ولی به علت نبود جا در ماشین از این کار صرف نظر کرد و جوجه ها را به خون باباحسن سپرد و سفارشات لازم را به شرح زیر  به مامان زهره اعلام کرد : 1 ارد برنج و بلغور گندم براشون بریز 2- مواظب باشید  اب زیر پاشون نریز سرما می خورن 3- ا...
15 فروردين 1394

سیزده بدر 94

امسال سیزده بدر طبق معمول سالهای پیش تصمیم برا این شد که به باغ جعفر قلی بریم خودم حال خوبی نداشتم و گوشم به شدت درد میکرد ولی چون بابا حسن و عمه و عمو عباس میخواستن بیان ماهم تصمیم گرفتیم بریم صبح ساعت 9  راهی شدیم و  یه ساعت بعد هم رسیدیم همه اومده بودند ولی متاسفانه من حالم اصلا خوب نبود و یه قرص مسکن خوردم و خوابیدم زیا متوجه اطراف نبودم و کیمیا هم با انیتا  بازی میکرد .ناهار خواب بودم ، جاتون خالی ناهار جوجه پختن. اصلا دلم نمی خواست این جوری باشه خیلی داغون بودم بعد از ناهار کیمیا با  بابا امیر بادبادک را فرستادند اسمون و بازی کردند عصرهم جای همه خالی بود بالاخص عمه م...
14 فروردين 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد