اب پاشی اتاق
جاتون خالی توی اتاق استخر درست کرده بود من مشغول انجام کارهای منزل بودم و بابا امیر به خیال اینکه کیمیا پیش منه جلوی تلویزیون ........که یک دفعه صدای خانومی که داد میزد ماما ن مامان اومد دویدم سمت اتاق دیدم خاتون توی حمام و شلنگ دوش حمام تا توی اتاق کشیده شده و فرش و کمد و همه خیس اب خلاصه ...........بنده خدا خودش هم ترسیده بودو بغض کرده بود ولی چون فشار اب زیاد بود نتونسته بود دوش را کنترل کنه .......
و بعداز اینکه من به دادش رسیدم سریع اتفاقی را افتاده بود توضیح داد ولی من اصلا عصبانی نشدم یک تذکر کوچولو و بعد هم بغلش کرده بود چون خودش به انازه کافی متاثر بود
قربون این شیطونیهای بامزه تو........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی