ماهم بی تجربه

قبل از اینکه امیر بره یک چند روزی بود کیمیا حال عمومی خوبی نداشت   غذا درست نمی خورد و بی حوصله شده بود همه می گفتند از دندونهاش ماهم که بی تجربه

خلاصه کمی بدنش مخصوصا نوک انگشتهاش و روی پاهاش دونه های ریز زدند  وبا این حال باز یمیکرد و نقاشی میکشید و بابا امیر انگشتهاش را با وازلین طبی چرب میکرد و مبی بست باز هم همه گفتند  انگشتش را میکنه توی دهنش و میمکه برای همین این جور شده  این هم عکس نقاشی کردنش و به کمک در دوغ دایره می کشید

چیزی نیست حتما به لباسی به چیزی حساسیت داشته ماه که بی تجربه

بعد شب پنچ شنبه 24 شهریور کمی تب کرد بازم گفتند چیزی نیست حتما سرما خورده  وپاشویه اش کن خوب میشه ماهم که بی تجربه

حدود ساعت 12 شب تب خاتون  به حدود 40درجه رسید ولی با کمک امیر تبش را اوردیم پایین آخه امیر مخالف این بود که شب بریم کلینیک و می گفت شب جمعه است و رسیدگی نمی کنند و یه بلای سرش میارند

الهی بمیرم کیمیا استامینوفن خورده بود الهی من قربون این دختر برم که برای خوردن داروش اصلا مقاومت نمکنه و سریع روی دارو میگه : مامان  بابا  ( اب اب ) خوابش میومد ولی از بس پاشویه اش کردیم که خواب از سرش پریده بود و لختش کرده بودیم و گذاشته بودیمش توی طشت و  آب و کمی سرکه توی طشت ریخته بودم تا تبش اومد پایین و بعد خوابوندمش توی رخت خوابش و با حوله خیس سر تاسر بدنش را خنک نگه میداشتیم من و امیر ناراحت بودیم
ولی قربونش برم نصف شبی می گفت : مامان  بابا  سی دی

براش روشن کردم و اون با این تب بالا داشت سی دیرا برامون تعریف میکرد و می گفت بازم من را بزارین توی طشت و کلی به من و امیر روحیه میداد

به خدا دختر من یک فرشته است از جنس آدم روی زمین

هم صبور به دردو اه و ناله نمی کنه و هم خیلی درک و شعورش بالاست

خلاصه اون شب صبح شد و خدا را شکر تبش دیگه بالا نرفت و خوب بود فقط غذا نمی خورد که طبق تشخیص بعدی گفتند حتما یک خوارکی خورده و سر دلش مونده که تب کرد ما هم بی تجربه

خلاصه شنبه که امیر رفت  و کیمیا خوب بود ولی یکشنبه شب بدنش پر از دونه های قرمز شد باز هم گفتند سرخک ، نه  سرخچه ،  نه نه  مخملک و...................

دیگه طالقت نیوردم بردمش دکتر و دکتر گفت :

چیز خاصی نیست نوعی ویروس خفیف سرخچه است به نام رزوئولا که کودکان بین 1 تا 3 سال  دچارش میشند :

علائم :

حال روز کیمیا + تب خیلی بالا تا حد تشنج

سفتی گردن

بثورات پوستی

بی حالی و کم اشتهای

و دارو :  هنگام تب  فقط استامینوفن و خوردن آب و مایعات زیاد و خوراکیهای خنک مثل : هلو کاسنی خیار وکاهو .شیر و جو  و عدس و.............

 ولی کیمیا با اینکه بی اشتها بود فقط دلش تخم مرغ می خواست و می خورد

خلاصه دکتر قول داد تا 24 ساعت دیگه همه دونه ها میره و برای بثورات پوستی سر انگشتهاش هم پماد زینک اکسید داد 

بنده خدا امیر هم دلواپس بود ولی وقتی بردمش دکتر وخیال همه راحت شد

خدایا شکرت به خاطر سلامتی که به دخترم هدیه دادی الهی هیچ فرشته کوچولوی مریض نشه