یک خبری دارم
بالاخره بعداز 2 ماه خاتونم از چشم به را هی در اومد و امروز چشمش به جمال بابا امیر روشن میشه .این روزهای آخر خیلی سراغش را میگرفت ووقتی بهش میگفتم بابا چند روز دیگه میاد
می گفت : 9 -10 روز
و همش می خواست عکس بابا را ببینه و خاطراتی را با باباش داشت مرور میکرد
ولی امروز روز وصال .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی