کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 23 روز سن داره

دختر یلدا

دعای کیمیا

1391/5/22 8:09
نویسنده : مامان و بابا
2,110 بازدید
اشتراک گذاری

ني ني شكلك

 

دیشب شب قدر بود موقع غروب خورشید وضو گرفتم و ایستادم به دعا و نماز خوندن اخر نماز که بود کیمیا اومدم بغلم نشست تا حالا ندیده بود دستهام رو به اسمون باشه و دعا کنم اومد جلو کف دستهام را دید و گفت : چی ؟؟؟؟

گفتم : دعا میکنم

گفت : چیه ؟

گفتم : بشین روی پاهام و دستهات را ببر بالا و هرچی از خدا می خوای بگو

نشست ودستهاش را برد مثل دستهای من بالا و گفت : بستنی ، کاکائو ،

خندیدم و گفتم: اینها را خدا بهت میده چیزهای بزرگتر بخواه

گفت : پفک

گفتم : نه خوارکی نباشه مثلا بگو خدایا امشب هیچ نی نی کوچولوی دلش درد نکنه و اگه مریضه زود خوب بشه

گفت : کی دلش درد میکنه ؟ چی خورده

گفتم : ممکنه یه نی نی کوچولو دلش درد کنه

چیزی نگفت ، و اروم روی پاهام نشست و من بلند بلند دعا کردم و اون گوش داد و اخر سر صورتم را بوسید و رفت به سمت بازی ...

یعنی متوجه حرفام شد!!!!!!

التماس دعا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامی محمدمهدی
18 مرداد 91 9:27
التماس دعا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد