کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
کمندکمند، تا این لحظه: 8 سال و 24 روز سن داره

دختر یلدا

سر درگمی کیمیا

1391/5/14 7:47
نویسنده : مامان و بابا
323 بازدید
اشتراک گذاری

 

ني ني شكلك 

کیمیا خانوم این شبهای ماه رمضون هر شب  یه جا مهمونی هست و رفت و امد خدا را شکر برقرار دیشب خونه دایی عباس بودیم و تا اومدیم برگردیم خونه ساعت 12 شب بود توی  راه برگشت کیمیا داشت  برای بابا امیر توضیح میداد که من الان می خوام بی بی انیشتن  را ببینم و اول من سی دی می بینم و بعد بابا امیر برنامه خودش را ببینه وقتی رسیدیدم خونه از بابا امیر پرسید : بابا شما برنامه نمی بینی ؟ 

بابا امیر گفت : نه شما اول برو دندونهات را مسواک بزن و بعد و بیا یس دی ببین و کیمیا گفت : بابا  به سی دی من دست نزن من زود  زود برمی گردم

بعد  با همددیگه مسواک زدیم و زود برگشت دراز کشید و به سی دی گوش کرد بعداز یک ربع و اتمام پخش اول سی دی ،

گفتم : خانومی کافیه ، الان نوبت بابا امیر

گفت: هنوز داره و تموم نشده ببینید هنوز داره ، و اول من ببینم و بعد با با ببینه

گفتم : نوبت شما تموم شد و الان نوبت بابا امیر

رفت جلو باباش ایستاد و با انگشت اشاره  به حالت تاکید  به بابا امیر گفت : شما دیدید بعد نوبت من

بابا گفت : باشه  برو یه کم کتاب بخون تا نوبتت بشه

 کتاب جدید تفکر خلاق  را که براش گرفتم دوستش داره واز من خواست تا با همدیگه کتاب  را کار کنیم

و یه قصه هم گوش داد و در حال خواب میگفت : بابا من سی دی ببینم و خوابش برد البته ساعت 1.20 شب بود .

اون شب دایی بهزاد  بعداز 25 روز اومده بود مرخصی و کیمیا قبل از رسید  به خونه میگفت : بریم خونه بابا حسن  دایی را ببینم  بازی کنم  شادی کنم

ولی قول فردا صبح بهش دادم

از قضا ...

 صبح داشتم  ساعت 7 از خونه میزدم بیرون که دیدیم مثل شمع ایستاده و میگه : مامان نرو

گفتم : نمیشه شما بیا بریم

گفت : باشه و سریع لباسش را عوض کردم و وسایلش را برداشتم و سوار ماشین شدم وسط راه گفت : بریم خونه بابا حسن

گفتم : باشه من می رم سرکار

گفت : برو ولی زود بیا خونه بابا حسن

بردم رسوندمش در خونمو ن و صبح زود اونا را هم بیدار کردم وارد خونه که شدیم

گفت: بیام سرکار

گفتم : مامان جونم زود باش تکلیف منر ا معلوم کن

بالاخره با صحبتهای مامان زهره تصمیم گرفت : بمونه

الان هم خبری ازش ندارم فکر کنم خواب  باشه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر یلدا می باشد