مامان تو خداییی
يه روز بغلش کردم و گفتم : خیلی دوست دارم
و خدا هم تو را دوست داره چون خیلی دختر خوبی هستی
بعد بهم گفت : مامان تو خدایی
گفتم : نه و خدا من را هم دوست داره
خدا همه چیز بهمون داده
گفت : خدا وقتی بارون میاد میره خونش و من هم فرشته میشم میرم پیشش
و بعدش گفت : اگه چیزی می خوای باید نماز بخونی به خدا بگی مرسی و خدا یه نی نی بهم بده اسمش کیانوش باشه
قربون خداشناسیت برم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی