شیرینکاریهای کیمیا
کلاغ از دست این وروجک ...البته این کار را خاله نانا نشونش داده هرموقع چیز خطرناکی را برمی داشت و نمی خواستیم با گریه ازش بگیریم خاله نانا کلاغ میشد و دستهاش را تکون میداد و می گفت غار غار و اون وسیله را از دستش می گرفت نه تنها بدش نمی اومد بلکه خیلی هم دوست داشت اما الان .... وقتی دست ما همون وسیله خطرناک یا چیزی را که خودش بخواد ببینه اول میگه : نه نه یعنی دست نزن وبعد غار غار غار وباون دستهای کوچولوش بال میزنه میاد اون وسیله را از مامیگیره میبره جای دیگه میزاره ..... کلاس درس همه عروسکهاش را می نشونه و همه باید ...
نویسنده :
مامان و بابا
10:02